کد مطلب:153996
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:132
ابوالشعثاء الکندی
السلام علی یزید بن زیاد بن مهاصر الكندی.
سلام بر یزید فرزند زیاد فرزند مهاصر كندی.»
یزید بن زیاد مكنی به ابوالشعثاء مردی شریف و شجاع و جسور بود، ابوالشعثاء همراه عمرسعد به كربلا آمد تا هنگامی كه امام شروطی را به ابن سعد پیشنهاد كرد و پذیرفته نشد از بلشكر كوفه جدا شد و به حسین پیوست، در روز عاشورا سواره جنگید تا آن كه اسبش را پی كردند، زانوها را بر زمین نهاد و صد تیر كه در كنانه اش داشت همه را به سوی سپاه عمرسعد شلیك كرد و به جز پنج عدد از تیرها همگی به هدف اصاب كرد و هر تیری كه رها می كرد و به هدف می رسید می گفت:
انا بن بهدله
فرسان العرجله
امام حسین علیه السلام هم دعا می فرمود: اللهم سدد رمیته و اجعل ثوابه الجنة. «خداوندا تیرش را به هدف برسان و ثواب او را بهشت قرار ده».
چون تیرهایش تمام شد برخاست و گفت: فقط پنج تیر خطا كرد سپس با شمشیر به دشمن حمله كرد و این رجز می خواند:
انا یزید و ابی مهاصر
اشجع من لیث بغیل خادر
یا رب انی للحسین ناضر
و لابن سعد تارك و هاجز
«من یزیدم و پدرم مهاصر است شجاعتر از شیری كه در آشیانه اش جای گرفته است».
«پروردگارا من یاور حسینم و از ابن سعد بریده و او را رها كرده ام».
و پیوسته جنگید تا به لقاء الله پیوست رضوان الله تعالی علیه [1] .
[1] ابصار العين ص 102 - طبري 355:7 - حياة الحسين 235:3 - كامل 73:4 - قاموس 441:9.